- کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده
- در دل دریای دشمن بی مهابا ایستاده
- لرزه میافتد به جان خیل دشمن از خروشش
- وز نهیبش قلب هستی، نبض دنیا ایستاده
- می گذارد پای بر فرق شط از دریا دلیها
- وه چه باشکوه و تماشایی دریا ایستاده
- گر چه زینب زیر بار داغها از پا نشسته
- تکیه کرده بر عمود خیمهها، تا ایستاده
- او که دارد فطرتی نازکتر از آیینه حتی
- در مصاف خصم؛ چون کوهی ز خارا ایستاده
- با غریو «ما رایت فی البلا الا جمیلا»
- پیش روی آن همه زشتی چه زیبا ایستاده!
- از قیام کربلا این درس را آموخت باید:
- ظلم را نتوان ز پا انداخت الا ایستاده
- این پیام تک سوار ظهر عاشوراست یاران:
- مرگ در فرهنگ ما زیباست اما ایستاده !
شادی روح شهدای عزیز صلوات
فی امان الله
...